هدايت و تربيت در گفتگو با آقاي الياس كلانتري

پدیدآورالیاس کلانتری

تاریخ انتشار1388/10/05

منبع مقاله

share 555 بازدید
هدايت و تربيت در گفتگو با آقاي الياس كلانتري

الياس كلانتري

نام آقاي الياس كلانتري براي همه خوانندگان بشارت آشناست. وي كه از اساتيد محترم دانشگاه و حافظان و قرآن پژوهان با سابقه كشورمان است، سالها از محضر اساتيدي چون مرحوم علامه طباطبايي و آيت‌اللّه سيد مرتضي شبستري و… بهره برده‌ است. وقتي با ايشان وارد گفت‌و‌گو شديم، ديديم چقدر دلسوزانه برنامه‌هاي قرآني موجود در كشور را نقد كرده و راه‌حلّ ارايه مي‌نمايد. ضمن تشكّر از ايشان ،توجّه شما را به اين گفت‌و‌گو جلب مي‌كنيم.

بشارت: لطفاً مقداري از سابقه علمي و چگونگي انس خودتان با قرآن بگوييد.
آشنايي من با علوم اسلامي با مطالعه كتابي در زندگي حضرت رسول اكرم‌? در سن 18 سالگي شروع شد، و جاذبه شديدي براي ادامه مطالعات در من بوجود آورد و مطالعاتم در جهات مختلف علوم اسلامي با سرعت زياد و كشش شديد قلبي ادامه پيدا كرد. كتابهاي زيادي را در علوم اسلامي مطالعه كردم؛ ليكن بيشتر كتابهايي كه مربوط به سيره شريف رسول خدا‌? و ائمه معصومين‌ بود، توجه مرا جلب مي‌كرد. شيفتگي ناشي از مطالعات در علوم اسلامي تمامي جهات زندگي‌ام را تحت الشعاع قرار مي‌داد و من در عين اشتغال به‌كار، هر هفته چند جلد كتاب مطالعه مي‌كردم، به عنوان نمونه كتاب مشهور «شبهاي پيشاور» را كه بيش از هزار صفحه است در مدت كمتر از دو روز خواندم.
همان اوايل مطالعاتم با كتاب شريف «اصول كافي» آشنا شدم و تمام اين كتاب (دوره چهار جلدي) را از اول تا آخر خواندم.
در جهت پيروي از سنّت شريف نبوي‌ و ائمه معصومين‌ تصميم به آشنايي با قرآن گرفتم و به حفظ سوره‌هاي قرآن كريم مشغول شدم. اشتغال به حفظ قرآن تحول عظيمي در زندگي من ايجاد كرد، حتي تمايل به ادامه تحصيل ـ‌كه مدتي آن را ترك كرده بودم‌ـ مجدداً پيدا شد.
كار مهم ديگر، من شركت در جلسات درسي و سخنراني‌هاي مذهبي بود، به طوري كه چند سالي فقط سه ساعت و نهايتاً چهار ساعت مي‌خوابيدم و هيچ وقتي از شبانه‌روز در امور غير ضروري صرف نمي‌شد و تمام اينها از بركات اشتغال به حفظ قرآن و مطالعات اسلامي بود.
در سن 23 سالگي با بعضي از مدارس ديني در قم و تهران ارتباط پيدا كردم و با كم كردن كار روزانه در بعضي از دروس حوزوي شركت مي‌كردم و در سن 25 سالگي وارد دانشكده الهيات دانشگاه تهران شدم، در اين زمان اشتغال به حفظ قرآن مجيد پايان يافته بود و من شروع به حفظ نهج‌البلاغه كردم؛ ليكن متأسفانه در اثر مقداري بي‌نظمي در زندگي كه بعد از ورود به دانشگاه پيدا شد، حفظ نهج‌البلاغه ادامه پيدا نكرد و از خداوند كريم تقاضا دارم كه اين عنايت را شامل حال من بگرداند و توفيق اين كار را هم به من عطا كند.
بشارت: چه تأليفاتي در زمينه قرآن كريم داشته‌ايد؟
عمده تأليفات من در مورد علوم قرآني است و آنچه در اين زمنيه تا كنون چاپ و منتشر شده است عبارتند از:
1ـ سلسله مباحث قرآن شناسي (كتاب محدود و نا‌محدود)
2ـ سلسله مباحث قرآن شناسي، (حجابهاي معاني قرآن)
3ـ سلسله مباحث قرآن شناسي، (روش اختصاصي قرآن)
4ـ راهنما و فهرست تفسير الميزان، (دوره فارسي)
5ـ دليل الميزان في تفسير القرآن، (دوره عربي)
6ـ لغات قرآن در تفسير مجمع البيان.
7ـ مفردات القرآن في مجمع البيان، (عربي)
8ـ اهميت و روش حفظ قرآن .
9ـ عرفان به روش قرآن و حقيقت بهشت.
10ـ المعجم المفهرس لآيات القرآن الكريم.
11ـ تفسير مقدماتي قرآن‌(1) (كتاب درسي رشته الهيات و معارف اسلامي)
12ـ تفسير مقدماتي قرآن‌(2) (كتاب درسي رشته الهيات و معارف اسلامي)
و اخيراً خلاصه تفسير الميزان تحت عنوان «مختصر الميزان في تفسير القرآن» در 6 جلد چاپ و منتشر شد. (نسخه عربي) اميد است كه با عنايات خداوند، نسخه فارسي آن هم يعني ترجمه «مختصر الميزان» تنظيم و منتشر شود.
بشارت: چه انگيزه‌اي باعث شد كه قرآن را حفظ كنيد؟
در اثر آشنايي با سيره شريف پيامبر اكرم‌ و ائمه معصومين‌ ـ‌ چنانكه قبلاً به آن اشاره شد‌ـ متوجه شدم كه راه اصلي آشنايي با علوم وحي حفظ آيات قرآن كريم است؛ در حقيقت ياد گرفتن دقيق و مرورهاي مكرر آن است كه در روح اثر مي‌كند. من در اين زمينه يعني اصل و حقيقت حفظ كردن قرآن در شماره‌هاي قبلي نشريه بشارت در مقالاتي تحت عنوان «مقدمه‌اي بر روش حفظ قرآن» توضيحاتي داده‌ام.
به طور كلي اهميت و موقعيتي كه حفظ كردن قرآن در سيره شريف نبوي‌ و ائمه‌ داشت و سفارشات آن بزرگواران، محرك اصلي و انگيزه من در اين جهت بود.
بشارت: اثرات حفظ قرآن كريم و ممارست و همراهي با آن در زندگي شما چگونه بوده است؟
اگر اين كار به طور صحيح و با توجه به جهات و ابعاد مختلف آن انجام گيرد، به خصوص اگر در سنين جواني شروع شود، مي‌تواند منشأ آثار و بركات و فوايد عظيمي شود.
من به بخشي از اثرات حفظ قرآن در كتاب «اهميت و روش حفظ قرآن» اشاره‌اي كرده‌ام و مباحث بخش اول كتاب مذكور جوابي است به اين سؤال. و در مقالاتي كه تحت عنوان «مقدمه‌اي بر روش حفظ قرآن كريم» در شماره‌هاي قبلي بشارت چاپ شد، قصد داشتم بطور جامع و مفصل به اين بحث بپردازم؛ اما جهت اين كه اصل برنامه «روش حفظ قرآن» مورد علاقه خوانندگان نشريه بشارت ـ‌طبق اظهار نظري كه خود شما عزيزان كرديد‌ـ بوده به ذكر نكاتي فشرده و عمدتاً در حد پاسخ به بعضي از سؤالات در مورد فوايد و آثار حفظ قرآن اكتفا شد.
البته آثار و نتايج حفظ قرآن در انسانها با موقعيت و ظرف روحي، در مراتب و سطوح متفاوتي تجلي خواهد كرد؛ اما در مورد شخص من، حفظ قرآن منشأ تحولات اساسي در جهات مختلف زندگي‌ام شده است.
بشارت: فضاي كلي فرهنگي كشور را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟! در اين فضا رابطه يك جوان با قرآن چگونه است؟
در برخوردهايي كه در دانشگاهها و مراكز علمي با جوانان داشته‌ام و با توجه به بررسي‌ها و تحقيقات ، به وضوح روشن است كه جوانان، اشتياق يا گرايش خوبي نسبت به قرآن مجيد و علوم مربوط به آن دارند؛ ليكن متأسفانه فضاي فرهنگي كشور به خصوص در مدارس و دانشگاهها، نياز طبيعي و فطري آنها را تأمين نمي‌كند. تدريس و تعليم قرآن در مدارس با روش عالمانه و به صورت مطلوب و كارشناسانه انجام نمي‌گيرد. به طور قطع قرآن مجيد هميشه آن تأثير شگفت‌انگيز فوق عادي خود را دارد، همان تأثيري كه در طول تاريخ انتشار علوم دين توحيدي به طور مكرر منشأ تحولات عظيم فكري و فرهنگي و اخلاقي در زندگي پيروان قرآن و حتي به طور مستقيم در غير مسلمانان شده است. علاقه قلبي جوانان و نوجوانان كه به طور فطري در نهاد آنها قرار گرفته است، وقتي مورد بهره‌برداري قرار نگيرد به خمودي خواهد گراييد و اين سرمايه عظيم روحي در آنها از بين خواهد رفت و از طرفي منشأ آثار نامطلوب زيادي خواهد شد. كتابهاي ديني مدارس و دانشگاهها متناسب با روش آموزشي و پرورشي قرآن كريم تنظيم نشده است؛ البته اين انتقاد، زحمت و تلاش‌هاي نويسندگان اين كتابها را بي‌ارزش نمي‌كند؛ ليكن كارشناسان آموزش و پرورش ـ‌به معني گسترده آن نه به معني مصطلح و منحصر به يك سازمان و وزارت‌ـ بايد به اين نكته بيشتر توجه كنند كه آموزش جوانان كشور، داراي اهميت و گستردگي بيشتري است.
مثلاً موضوع تعليم و تربيت يكي از اساسي‌ترين موضوعات قرآن است، بلكه به يك معنا تمامي آيات قرآن در ديد وسيع و گسترده به اين موضوع ارتباط دارد و خوب و مناسب است كه اين موضوع در كتابها بيشتر آورده شود.
حال چرا روش مخصوص قرآن در تعليم و تربيت در نظام آموزشي به خصوص آموزش علوم ديني به كار بسته نمي‌شود؟! جاي بسي شگفتي است! از اين شگفت‌انگيز‌تر اين كه عده زيادي از دانشمندان علوم ديني حتي به اين موضوع كه در قرآن مجيد يك روش اختصاصي آموزشي و پرورشي وجود دارد، غفلت دارند.
بشارت: لطف كنيد پيرامون روش مخصوص قرآن كريم در تعليم و تربيت بيشتر توضيح دهيد.
در قرآن مجيد يك روش مخصوصي جهت تعليم و تربيت انسانها وجود دارد و اين روش در آموزش هرعلمي و يا هرموضوع اخلاقي كارآيي دارد، اعم از اين كه موضوع مورد آموزش يكي از موضوعات دين توحيدي باشد، مثل: آموزش نماز، كمك به نيازمندان، احترام به پدر و مادر و يا مورد آموزش يكي از رشته‌هاي علمي و يكي از دروس متداول در مدارس باشد؛ مثل: درس فيزيك يا تاريخ يا مسائل اجتماعي.
اين نظام آموزشي و روش آن از علم بي‌پايان خداوند عالم نشأت گرفته است. بعضي از جهات و ابعاد اين روش آموزشي در ظواهر آيات قرآن ذكر شده است و بعضي از آنها به طور دقيق و به صورت فنّي در روابط بين آيات قرار گرفته است.
بعنوان مثال: پايه‌هاي اساسي تعليم و تربيت ـ آموزش و پرورش ـ برچهار موضوع قرار گرفته است و آنها عبارتند از:
1 ـ مواد مورد تعليم، 2 ـ روش تعليم،3 ـ شرايط معلم،4 ـ شرايط متعلم.
مثلاً خداوند عالم نكته‌اي را به رسول اكرم‌ ياد مي‌دهد و از او مي‌خواهد كه در برنامه تعليمي خود آن به كار ببرد و از اين طريق به انسانهاي ديگر هم اين نكته را ياد‌مي‌دهد و آن اين كه تعليم پذيري انسان محدوده‌اي دارد و خارج از آن محدوده، تعليم اثر مطلوب خود را از دست خواهد داد؛ يعني قلوب انسانها در شرايط و موقعيت‌هاي معيني حالت تأثير پذيري دارند و اگر فرصت‌هاي لازم از بين برود، تعليم مطلوب و مورد نظر، امكان پذير و عملي نخواهد بود. خداوند مي‌فرمايد:
«فَذَكِّرْ إنْ نَفَعَتِ الذِّكري. سَيذَّكَرُ مَنْ يخْشي. وَيتَجَنَّبُها الأشقي» (سوره أعلي، آيه 9 ـ 11) در اين آيات تأثير «تذكر» را كه نوعي آموزش است، متوقف به شرايطي كرده است، اولاً: تذكر احتمال دارد تأثير ايجاد كند و احتمال دارد بي‌تأثير باشد، ثانياً: كساني تحت تأثير آموزش قرار مي‌گيرند كه قلب آنها داراي حيات باشد و دچار حالت «موت قلبي» نشده باشند؛ يعني قلوبي كه داراي حالت «خشيت» از پروردگار باشند.
اما قلوبي كه دچار حالتي به نام «شقاوت» شده‌اند تأثير پذيري آنها از بين رفته است و از آموزش‌هاي وحي فاصله گرفته‌اند، در حالي كه هم آموزش از طرف خداست و مطلوب فطري انسانها و هم معلم رسول خدا‌ است با تمام عظمت‌هاي روحي و كرامت‌هاي اخلاقي و جاذبيت فوق عادي.
اين حالت كه براي قلب انسان حاصل مي‌شود هم جهت زماني دارد و هم به نوع زندگي و آموزشهاي قبلي ارتباط پيدا مي‌كند. حضرت علي‌ در نامه‌اي كه به امام حسن مجتبي‌ نوشته است1 به اين نكته ظريف در آموزش اشاره كرده و مي‌فرمايد:
«فبادَرْتُكَ بِالأدَبِ قَبْلَ أنْ يقْسُوا قَلْبُكَ وَيشْتَغِلَ لُبُّكَ؛ من به امر تعليم تو مبادرت كردم قبل از آن كه قلبت دچار قساوت شود و عقل تو اشتغال يابد.
بشارت: اگر ممكن است عواملي را كه موجب قساوت قلب مي‌شود، در آيات و روايات به آنها اشاره شده است، بيان بفرمائيد.
بلي اين عوامل متعدداند، از جمله:
1 ـ زمان؛ يعني تأثير پذيري روح انسان در سنين كودكي خيلي شديد است و بعداً كمتر مي‌شود و در مرحله‌اي تقريباً متوقف مي‌شود، مگر در صورتي كه تعليم آن با روش الهي انجام گرفته باشد.
2 ـ كفر؛ يعني بي‌اعتنايي به يك حقيقت آشكار و يا انكار و تكذيب آن به طوري كه خداوند مي‌فرمايد:
«إنَّ الّذينَ كَفَرُوا سَواءُ عَلَيهِمْ ءَأنْذَرْتَهُمْ أمْ لَمْ تُنْذِرْهُم لا يؤْمِنُونَ». (سوره بقره، آيه6) آيه اشاره دارد به اين كه دارندگان كفر عنادي، در صورت انذار و عدم آن حالتشان يكسان است و تغيير پذير نيستند.
3 ـ آموزشهاي نامطلوب و مخرّب روح كه تأثير پذيري روح را از بين مي‌برند و بعد از آن هرآموزشي به آنها داده شود آنچه قبلاً دريافت كرده‌اند، آن را قبول نخواهند كرد و حتّي معجزات آشكار هم تأثيري نخواهد كرد.
خداوند مي‌فرمايد:
«وَلَئِنْ أتَيتَ الَّذينَ أوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ؛ اگر تمامي معجزات را هم براي اهل كتاب بياوري، آنها از قبله تو پيروي نخواهند كرد».(سوره بقره، آيه145)
4 ـ كفر بعد از ايمان، اين عمل هم موجب تباهي قلب شده و مانع ادراك حقيقي و كارآيي مطلوب آن مي‌شود. به طوري كه خداوند مي‌فرمايد:
«ذلِكَ بِأنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلي قَلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يفْقَهُونَ». (سوره منافقون، آيه 3) اين آيه در مورد عقايد و اعمال منافقان به چند نكته اشاره كرده است كه يكي از آنها همين موضوع مورد بحث است و آن اين كه كفر بعد از ايمان موجب «طبع قلب» مي‌شود؛ يعني حالت طبيعي قلب از بين مي‌رود و قواي ادراكي آن دچار اختلال مي‌شود.
البته اين بحث جهات متعدد گسترده‌اي دارد و در اين زمينه آيات زيادي در قرآن وجود دارد و من فقط اشاره‌اي به عناوين آن كردم.

مقالات مشابه

تحلیلی انتقادی از دیدگاه ذهبی پیرامون «تفسیر به رأی»

نام نشریهمطالعات قرآن و حدیث

نام نویسندهاصغر طهماسبی بلداجی, کیوان احسانی, لیلا قنبری

بررسی اعجاز قرآن کریم از دیدگاه شیخ مفید

نام نشریهکتاب قیم

نام نویسندهسیدمحسن موسوی, محسن جهاندیده, محمدتقی اسماعیل‌پور

تبیین دیدگاه علم دینی آیت‌الله جوادی آملی

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهسیدحمید جزائری, عبدالباسط سعدالل

روش شناسى تفسير ميرزا لطفعلى مجتهد تبريزى

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهحسن بشارتی‌راد

مباني و اركان جامعيت قرآن در انديشه امام خميني رحمه الله

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمحمدتقی دیاری بیدگلی, سیدمحمدتقی موسوی کراماتی